خب دوستان الحمد الله مشکل حل شد و از این پس مثل همیشه در خدمتتون هستم

اینم ترجمه آهنگ   که در پست قبل واسه دانلود گذاشتمش امیدوارم خوشتون بیاد من که به شخصه از این آهنگ خیلی لذت بردم...نمیدنم چرا!شایدچون بیشتر حرف دل منو میزد آه.... لطفا حتما بخونید

 

 

Enrique - Tired Of Being Sorry 



I don't know why
You want to follow me tonight

نمیدونم چرا امشب میخوای به دنبالم بیای!


When in the rest of the world
With you whom I've crossed and I've quarreled

وقتی در آرمش دنیا من با تو کج خلقی کردم


Let's me down so

پس نفرینم کن


For a thousand reasons that I know

بخاطر هزاران دلیلی که میدونم


To share forever the unrest

تا برای همیشه عذاب و آشفتگی رو به من هدیه کنی

 

With all the demons I possess

با تمام روحهای پلیدی که در درونم هست

 


Beneath the silver moon


در زیر نور نقره ای ماه


Maybe you were right

شاید تو راست می گفتی!

 


But baby I was lonely

اما عزیزم من تنها بودم

 

I don't want to fight

دیگه نمیخوام بجنگم

 


I'm tired of being sorry

دیگه از شرمنده بودن خسته شدم


Chandler and Van Nuys
With all the vampires and their brides

با تمام خون آشامها و عروسهایشان

 

We're all bloodless and blind

ما بی خون و کور هستیم

 


And longing for a life

و به زور زنده ایم


Beyond the silver moon

در ماوراء نور نقره ای ماه

بقیه ترجمه این آهنگ زیبا در ادامه مطلب...

 

 

 

 



ادامه مطلب...

 

 


به هر حال امروز یک آهنگ بسیار زیبا از انریکه گذاشتم هرچند که قدیمی هست اما من واقعا ازش لذت بردم و میبرم حتما دانلود کنید !

Download Mp3

 لینک اصلاح شد

 

 

نظر یادتون نره!

امروز با چند متن عاشقانه بروزم که خاطره خانم لطف کردن و در بخش نظرات گذاشتن که منم اینجا میزارم امیدوارم خوشتون بیاد:

 

 

 

من ماندم و حلقه طنابی در مشت      بارفتن تو به زندگی کردم پشت

بگذار فردا برسد  می شنوی         دیروز غروب عاشقی خود را کشت

 

---------------------------------------------------------------------------

 

 

عشق با نیم نگاهت ازلی ست

 

                                                             راز چشمان تو ضرب المثلی ست

 

ولی افسوس ترافیک دلت

                                                               مشکل جاده بین المللی ست

----------------------------------------------------------------------------------------------------

 

 

خداوندا از دوستي ما مقداري را هم براي فردا كنار بگذار تا اگر رنگ عادت به خود گرفت دوباره آنرا شروع كنيم.


چيزي به اندازه يك لبخند...

 -----------------------------------------------------------------------

 

 بر خاك بخواب نازنين تختي نيست


آواره شدن حكايت سختي نيست



از پاكيه اشكهاي خود فهميدم


لبخند هميشه راز خوشبختي نيست



روزي...


روزي، 



خواهم آمد، و پيامي خواهم آورد.



در رگ ها، نور خواهم ريخت.



و صدا خواهم داد: اي سبد هاتان پر خواب! سيب


آوردم، سيب سرخ خورشيد.



من خدا را دارم

 


سفري مي بايد 


سفري بي همراه


گم شدن تا ته تنهايي محض


سازکم با من گفت 


هر کجا ترسيدي


از سفر لرزيدي


تو بگو از ته دل:


من خدا را دارم


من و سازم چنديست که فقط با اوييم

 

 

-------------------------------------------------------------------

 

خدا گفت زمين سردش است . چه کسي مي تواند زمين را گرم کند.؟


ليلي گفت من.


خدا شعله اي به او داد .ليلي شعله را توي سينه اش گذاشت .سينه اش آتش گرفت .خدا لبخند زد .ليلي هم.


خدا گفت شعله را خرج کن .زمينم را به آتش بکش.


ليلي خودش را به آتش کشيد . خدا سوختنش را تماشا مي کرد . ليلي گر مي گرفت .خدا حظ مي کرد .



ليلي مي ترسيد آتش اش تمام شود . ليلي چيزي از خدا خواست .خدا اجابت کرد .




مجنون سر رسيد .مجنون هيزم آتش ليلي شد .آتش زبانه کشيد .آتش ماند زمين خدا گرم شد .




خدا گفت : اگر ليلي نبود، زمين من هميشه سردش بود! 


ليلي نام تمام دختران زمين است

-----------------------------------------------------------

مهربانی را وقتی آموختم که کودکی آسمان نقاشی اش را سیاه میکشید تا پدر کارگرش زیر آفتاب نسوزد .

---------------------------------------------------------

همتونو دوست دارم فعلا خداحافظ...

 

 

 

 عشق يك جوشش كور است و پيوندي از سر نابينايي

دوست داشتن پيوندي خود آگاه و از روي بصيرت روشن و زلال



عشق بيشتر از غريزه آب مي خورد و هرچه از غريزه سر زند بي ارزش است

دوست داشتن از روح طلوع مي كند و تا هرجا كه روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج مي گيرد



عشق با شناسنامه بي ارتباط نيست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر مي گذارد

دوست داشتن در وراي سن و زمان و مزاج زندگي مي كند



عشق طوفاني و متلاطم است

دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت



عشق جنون است و جنون چيزي جز خرابي و پريشاني “فهميدن و انديشيدن “نيست

دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر ميرود و فهميدن و انديشيدن را از زمين مي كند و باخود به قله ي بلند اشراق مي برد



عشق زيبايي هاي دلخواه را در معشوق مي آفريند

دوست داشتن زيبايي هاي دلخواه را در دوست مي بيند و مي يابد



عشق يك فريب بزرگ و قوي است

دوست داشتن يك صداقت راستين و صميمي، بي انتها و مطلق



عشق در دريا غرق شدن است

دوست داشتن در دريا شنا كردن



عشق بينايي را مي گيرد

دوست داشتن بينايي مي دهد



عشق خشن است و شديد و ناپايدار

دوست داشتن لطيف است و نرم و پايدار

بقیه در ادامه مطلب...

با تشکر ویژه از خاطره خانم بابت ارسال این مطلب بسیار زیبا...

 



ادامه مطلب...

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.