Love In The World

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خوب است و قشنگ این که دلگیر شویم

در دام دل شکسته زنجیر شویم

ای عشق همیشه از خدا میخواهم

کنار من باشی و پای به پای هم پیر شویم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خدا هدیه ای به ادم داد
و مهر حوا را به دل او انداخت
باید آسمان را آذین می بست
ستاره ها را برق می انداخت
خدا لبخند زد
تنهایی فقط زیبنده خودش بود!
در جشن پیوند آسمانیمان، همه فرشته ها دعوت دارند!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آری آغاز دوست داشتن است

گر چه پایان راه ناپیداست

من به پایان دگر نیندیشم

که همین دوست داشتن زیباست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بادا مبارک در جهان سور و عروسیهای ما             سور و عروسی را خدا ببرید بر بالای ما

زهره قرین شد با قمر طوطی قرین شد با شکر     هر شب عروسیی دگر از شاه خوش سیمای ما

در گردن افکنده دهل در گردک نسرین و گل           کامشب بود دف و دهل نیکوترین کالای م

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای از عشق پاک من همیشه مست

من تو را آسان نیاوردم بدست

بارها این کودک احساس من

زیر باران های اشک من نشست

من تو را آسان نیاوردم بدست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یک نفر آمده دنیای مرا سبز کند
خواب و بیداری و رویای مرا سبز کند
و به یمن نفس سبز و اهورایی عشق
از سرا تا به ثریای مرا سبز کند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سخن از پیوند سست دو نام
و هم آغوشی در اوراق کهنه یک دفتر نیست
سخن از گیسوی خوشبخت من است
سخن از دستان عاشق ماست
که پلی از پیغام عطر و نور و نسیم
بر فراز شبها ساخته اند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دل نشان شدسخنم تا تو قبولش کردی

آری آری سخن عشق نشانی دارد

در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز

هرکسی بر حسب فکر گمانی دارد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

باز کن پنچره را من تو را خواهم برد

به سر رود خروشان حیات

آب این رود به سرچشمه نمیگردد باز

بهتر آن است که غفلت نکنیم از آغاز

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

و

خانه ای میسازیم در بلندای بهار

بر درخت احساس   روی گلبرگ گل نسترنی که از آن عشق خدا می روید

از احساس گل سرخ مدد می گیریم.

و دل کوچکمان خشنود ز دیدار شما می گردد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عشق بهانه آغاز بود آغاز قشنگترین صبحدمان زندگی
عشق بهانه سبز با هم زیستن بود
و اینک وصال
بارش خوشبختی است بر آشیان عاشق ترین دستها
رونق بهاری ترین ثانیه های زندگی ما باشید

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از دورترین فاصله ها به هم رسیدیم و تا اوج بودن با همیم
بهای عشق چیست به جز عشق
به هم رسیدن   یعنی آغاز
باهم ماندن یعنی زندگی
زندگی با عشق    یعنی کامیابی

پایان هر رفتن رسیدن است

و ما اکنون به نقطهای رسیدهیم که آغاز یک رفتن است

در این آغاز همسفر ما باشید

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خانه ای ساخته ایم همه خشت
زیر پاش فرش غرور
سایبانش همه تکرار جفا
.

.
.
.
.
.
ما در این جمع کثیف
هیکل نحس ترا می طلبیم!


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.